سفر فارکس توی ویکتوری زون
سفر فارکس‌مون، این مدلیه:
سلام. مسعود معینی هستم و خوشحالم که با یک فایل دیگه، همراه همیم. اکثرمون میدونیم چه کاری خوبه اما نمیدونیم چطور انجامش بدیم. فارکس یکی از اون کار خوباست که نحوه‌ی انجامش، یکی دو سال گنگ و پیچیده داره. پس خیلی مهمه که بدونید سفر مهارت‌آموزی فارکس، چه‌جوریه. سفر یادگیری فارکس با تصمیمی که شما برای تغییر و بهبود زندگیتون گرفتید، شروع میشه. هر تصمیمی دو جز اساسی داره: اول معیارهای شما و دوم نتیجه‌ی مطلوب‌تون. تاکید من روی مختص خودتون بودنه. توی این مرحله، یه خواهش ازتون دارم، اینکه فایل «نقشه‌ی راه مهارت‌آموزی فارکس»، توی بخش مکمل‌های وب‌سایت رو گوش بدین و مواردی که خواسته شده رو با کیفیت انجام بدین. دلیلی که این خواهش رو ازتون دارم اینه که اگر معیارهای فردی‌ای برای تصمیمتون ندارین یا معیارهاتون مناسب این مسیر نیستن، هرس بشن و شما بتونید به تصمیمتون، رنگ و بوی منطقی بودن بیشتری بدین. انشاالله بعدا توی یک فایل مجزا، براتون از خصوصیات شخصیتی‌ای که برای فارکس ضروری هست میگم. فارکس شبیه یه انسانه با خصوصیات و تیپ شخصیتی منحصر به‌فرد خودش. همونطوری که هر دو نفری نمی‌تونن با هم بهترین تعامل رو داشته باشن، یا هر کسی مناسب هر شغلی نیست، اینجا هم قصه همین‌طوره. پس لازمه تیپ شخصیتی فارکس رو بشناسید و با شناخت واقعی‌ای که از خودتون سراغ دارید، بدونین چه خصوصیاتی رو لازمه داشته باشین یا چه تغییراتی توی خودتون باید بدین که بتونین توی این حرفه موفق بشین.
چند سوال ازتون می‌پرسم و میخوام حداقل بیست دقیقه بهشون فکر کنید و جواب‌هاتونو روی کاغذ بنویسید؛ همین الان.
دلایل من برای اینکه میخوام فارکس یا کلا بازارهای مالی مثل بازار سهام و رمزارزها رو شروع کنم یا مشغولشون هستم چیاست؟ آیا صرفا بخاطر درآمد دلاریشه؟ آیا واقفم به مسیر زمانبر و پرابهامش؟ آیا توی خودم می‌بینم که تا ته مسیر یادگیری دووم بیارم؟ واقعا قراره با تریدر شدن، زندگیمو ارتقا بدم و بتونم زمان آزاد و پول بیشتری داشته باشم که بتونم به خودم و دلم رسیدگی کنم یا قراره تریدر بشم و باهاش یه‌جورایی فخرفروشی کنم و خودمو به بقیه اثبات کنم؟خوب، لطفا همینجا پاز بزنید و به این سوالات، صادقانه جواب بدین.
امیدوارم حداقل بیست دقیقه رو با صداقت‌تون گذاشته باشید. همینجا خدا رو شکر یه عده می‌ریزن. چرا خدا رو شکر؟ چون آدمی که در همین حد پاسخگویی، نمی‌کشه، مطمئنا نمی‌تونه خودشو به فینال تریدینگ برسونه و اگر به اصرار یا ناآگاهی پا بذاره توی این سفر، عملا عمر و انرژی و پولشو هدر داده. دوستان، اگر بعضی از این حرف‌ها یه ذره گوشه‌ی تیز داره، بخاطر اینه که نمی‌خوام تصمیم اشتباهی بگیرید و وظیفه‌ی منه که مشاوره‌ی صادقانه بهتون بدم. هدف من رضایت بلندمدت شماست پس وظیفه دارم سر تصمیمتون شما رو به چالش بندازم تا اگر تصمیم تریدر شدنتون یه حباب بالای سره، همینجا بترکه و تموم شه. بهتر از اینه که این حباب وسط دوره‌ای که شهریه دادین، زمان و انرژی گذاشتین و پول تزریق بازار کردین و پشت هم ضرر میدین بترکه. دنیای بعد تریدر حرفه‌ای شدن، دنیایی که پول درشت درآوردن میشه ساده‌ترین کار زندگیتون، وصف نشدنیه. اما رسیدن به اونجا، یه سفر زمانبر، پرماجرا و پرابهام و سخت داره که بدون تلاش واقعی و مستمر و آگاهانه‌ی شما و همراهی یه لیدر کارکشته که خودش این مسیر رو سانت به سانت تجربه کرده، شدنی نیست.
حالا این خان رو رد کردین و توی ویکتوری زون ثبت‌نام شدید. سفرمون ۱۳ ایستگاه داره و الان ایستگاه اول براتون باز شده. توی ایستگاه اول چی دارین؟ چند ساعت ویدئوی آموزشی به اضافه کلی مطلب مکمل که پایان ویدئوهای هر ایستگاه، بسته به نیازهای اون مرحله از سفرتون براتون آوردیم. براتون یه برنامه زمانیِ پیشنهادی هم آوردیم که کمکتون میکنه خودتونو از نظر سرعت گام برداشتن با استانداردهای یادگیری مورد نظرمون تطبیق بدین و نه خیلی کند و نه خیلی تند گام بردارین.
مساله اصلی یادگیریه نه آموزش. وقتی از آموزش حرف میزنیم، آموزگار مهم میشه، حجم و سنگینی مطلب مهم میشه، اما وقتی یادگیری اولویته، شمای یادگیرنده مهمید، عمق مطلب مهم میشه، اینکه مطلب به عمق وجودتون بشینه مهمه، اینکه سبک یادگیری شما دیده بشه مهمه، اینکه شما بتونید توی ساعت یادگیری‌تون با راندمان بالا به مطالب دسترسی داشته باشین مهمه. همیشه به دانشجوهام میگم: اگر مطلبی براتون جا نیفتاد، لطفا دست به گیرنده‌هاتون نزنین، اشکال از فرستنده‌ست. به طرق مختلف سعی میکنم مطلب رو براشون باز کنم تا بالاخره بهشون بشینه و بقیه‌ش میشه سهم خودشون که برن تجربه‌ش کنن و از قالب دانش، درش بیارن و لباس مهارت تنش کنن. پایان ایستگاه اول، یک پرسشنامه دارید و چندتا سوال که پاسخ همه‌شونو برامون ایمیل می‌کنید. جواب‌هایی که به این سوالات دادین، خیلی به ما کمک میکنه که توی مسیر، نسخه‌ی شخصی خودتونو بیرون بکشیم و بتونین اثرانگشتی ترید کنین. یکی از دلایل اصلی موفق نشدن خیلی از کسایی که میان به سمت فارکس، اینه که فکر می‌کنن قراره یه سری ویدئو ببینن یا چندتا کتاب بخونن و از فرداش برن دلارهارو از توی بازار جارو و پارو کنن. اینجا مختصر بهش اشاره میکنم و بعدا یه فایل مجزا براش انشاالله درست میکنم. مثلث آتش موفقیت در فارکس، موفقیت در این سه بخشه: درک بازار و شرایطش که برای همه یکسانه، درک درست و کامل استراتژی معاملاتی و اینکه بتونید به کمک مربی‌هاتون، به نسخه‌ی شخصی خودتون که منطبق با تیپ شخصیتی شماست برسید و از همه مهمتر، شخص خودتون، شناخت دقیق و درستی که از خودتون دارین و خودمدیریتی و خودکنترلی‌تون که روی هر سه بخش، انرژی میذاریم. کارکَرد اصلی مطالب مکملی که پایان ویدئوهای هر ایستگاه دارید، اینه که بتونه بهتون در بحث خودشناسی، خودمدیریتی و خودکنترلی کمکتون کنه. یه پرانتز اینجا باز کنم: اینکه کار ما شبیه آزمایشگاه و پزشکه، ما فقط میتونیم بهتون گزارش دقیقی از وضعیتتون و یه نسخه‌ی کاملا شخصی برای بهبودتون بدیم، بجای شما نمی‌تونیم ورزش کنیم، رژیم بگیریم، دارو مصرف کنیم یا هر کار دیگه‌ای که لازمه. پس باید دو نفره الاکلنگ فارکس رو به حرکت دربیاریم و از بازی‌مون لذت ببریم.
بعد از اون پرسشنامه و سوالاتی که پایان ایستگاه اول داشتین، وارد ایستگاه دوم میشید. هر ایستگاه، شبیه یه حلقه از زنجیره. قراره یه زنجیر فولادی ۱۳ حلقه‌ای داشته باشیم که بتونیم کلی ازش استفاده کنیم. حالا تمام انرژی‌مونو میذاریم روی ساخت حلقه‌ی دوم زنجیرمون و بعد از تمریناتش، یک ویدئوی تحلیلی از ما می‌گیرید که اصل ماجرا توی این ویدئوهای تحلیلی بعد از هر ایستگاهه. شما مطالب رو تماشا کردین، خوندین، تمرین کردین و بسته به نوع نگاه شخصی‌تون، تمریناتی رو برامون فرستادین. از دل تمرینات شما و تحلیلی که از ما میگیرین،کم‌کم اون استراتژیِ شخصی، خودشو نشون میده. مطمئنا توی این مرحله، قرار نیست به درک ۱۰۰ درصدی از محتوای هر ایستگاه برسید. ایستگاه‌ها به هم مرتبطن و مکمل همدیگه‌ان. یه جوری دوره پلن‌ریزی شده که هر چقدر جلوتر میاین، بیشتر تمرکزمون میره روی ظرافت معاملاتتون، یعنی ورود توی نقاط دقیق‌تر، خروج توی نقاط بهتر برای گرفتن سود بیشتر با خستگی ذهنیِ کمتر.
پس فهمیدیم که روالمون اینطوره که توی هر ایستگاه، ویدئوها رو به هر تعداد بار و هر مدلی که براتون موثرتره، تماشا می‌کنین، تمرین می‌کنین و با تک‌تک نکاتش با بازار درگیر میشید و در انتها، تمرینات اون ایستگاه رو ایمیل می‌کنید و بعد از چند روز، یک ویدئوی تحلیلی که مختص خودتون هست رو روی واتس‌اپ از ما می‌گیرید. بارها لابلای مسیر، در مورد استراتژی، در مورد معاملاتتون، مدیریت سرمایه‌تون و هر چیزی که مربوط به حوزه‌ی کاری‌مون هست سوالاتی براتون پیش میاد. این سوالات رو از طریق ایمیل یا واتس‌اپ از من می‌پرسید و بسته به نوع سوال، جواب کاملش رو در قالب نوشتاری، ویس یا ویدئو می‌گیرید. جنس سوالات فارکس، مهم و غیرفوریه. پس جوابش هم با کمی فاصله‌ی زمانی و به صورت کامل براتون میاد. پس اصل کار ما شد ویدئوهای تحلیلی‌تون و پرسش و پاسخ‌هایی که با هم داریم.
حالا حدودا سه ماه از سفرتون گذشته و ایستگاه پنجم رو تموم کردین. اینم بگم که اگر توی مسیر بخواین شل بیاین، بارها با هم چالش خواهیم داشت. داشتم دانشجوهایی که اوایل راه رو دست تو جیب و سوت زنان قدم برمیداشتن و بارها تمرینات یک ایستگاهشون رو بخاطر بی‌کیفیت و سطحی انجام شدن برگشت دادم. قراره توی این سفر واقعا مطالب رو یاد بگیرین و یه تریدر حرفه‌ای و مستقل بشین، نه اینکه سرسری و با لبخند از کنارشون رد شیم. بعدِ ایستگاه پنجم، وقتشه که یه حساب دمو بسازین و بعد از اینکه ویدئوها،یادداشت‌هاتون و تحلیل تمرینات‌تون رو دقیق مرور کردین، این دو هفته رو فقط متمرکز معامله‌کردن توی همون چند ساعت محدودی که براتون گفته شده بشید. دو هفته گذشت، حالا دیتای قابل استناد داریم و میتونیم بعد از اینکه خودتون به تنهایی، بررسی‌شون کردین و نقاط قوت و ضعف‌تون رو بیرون کشیدین، با هم بررسی‌شون کنیم و ببینیم استحکام کجای این زنجیر ۵ حلقه‌مون کمه. می‌بینیم که یه جاهایی مشکل در نفهمیدن بخشی از مطلبه و مشکل اکثر تریدهای غلط، اجرای اشتباه خودتونه، مثل عجله در نقطه ورود، ورود در هر ساعتی، استاپ نذاشتن، طمع کردن، خودخوری کردن و خیلی از مسائلی که توی این نتایج خودشونو نشون میدن. توی این مراحل، عاشق تریدهای غلط‌تونم چون دقیقا میگن باید چیا رو اصلاح کنیم. تا زمانیکه فقط ارسال تمرین باشه، مهارت و نوع عملکردتون دستمون نمیاد ولی با این گزارش دو هفته‌ای، کلی میتونیم خودمونو کالیبره کنیم تا به مقصدمون، درست و به‌موقع برسیم.
بعد از دوران پسا دمو و تحلیل‌های بعدش، تا پایان ایستگاه ۹ به روال قبل ادامه میدیم. الان حدودا شش ماهه که توی سفریم. وقتشه مشابه کاری که بعد از ایستگاه پنجم انجام دادین، دوباره انجام بدین با این تفاوت که این بار تقریبا کل مطالبِ مربوط به استراتژی معاملاتی رو یاد گرفتین، بازار رو خیلی بیشتر از قبل تجربه کردین، گذشته‌ی بازار رو نسبتا خوب بررسی کردین و با رفتارهاش تا حد زیادی آشنایید و اگر درست مسیرتون رو جلو آمده باشین، توی این مرحله می‌تونین تریدهای خیلی خوبی رو در نقاط ورود درستی شکار کنید. پس لازمه چالش رو سخت‌تر و واقعی‌ترش کنیم. اینجا ازتون میخوام بعد از چند روز دمو ترید کردنِ کاملا اصولی و منطبق با تموم چیزهایی که یاد گرفتین، یه حساب واقعی با یه عدد کم (بین ۵۰ تا نهایتا ۵۰۰ دلار) و لورج یا اهرم نهایتا ۱:۲۵ باز کنین و خودتونو با پول واقعی محک بزنین. توی این مرحله، معمولا یه چیزهایی از خودتون می‌بینید که تعجب می‌کنین می‌گین این منم؟ چرا اینقدر طمع‌کارم؟! چقدر عصبی میشم توی فلان شرایط بازار! چرا بعضی وقت‌ها یادم میره نفس بکشم؟ نمی‌دونستم همچین کاراکتر کله‌شقی هم توی وجودم هست! البته همه‌ش منفی نیست؛ کلی مثبت هم می‌بینین و لذت می‌برین. می‌بینین چقدر به نسبت قبل صبورتر شدین و هر جایی کلیک نمی‌کنین. منتظر میشین تا منطق تریدینگ‌تون شکل بگیره و بعدش وارد بشین. می‌بینین چه جالب که بلدین سرمایه‌تونو با چند دقیقه تا چند ساعت محدود توی بازار، در افق هفته و ماه افزایش درصدی خوبی بدین. یه چراغی توی دلتون روشن میشه که خودتونو بیشتر از قبل باور می‌کنین. باور می‌کنین که من به تنهایی، برای زندگیم کافی‌ام.
میمونه ۴ ایستگاه بعد و پایان این بخش از سفر. شما عملا تمام دانش و فونداسیون تجربه و سودسازی در بازار رو دارین. شبیه کسی هستین که گواهینامه‌ی رانندگیشو گرفته و بلده رانندگی کنه اما هنوز درجه‌ی مهارتش کمه. توی شرایط عادی خیلی خوب میتونید رانندگی کنید اما لحظه‌ی خطر، اهمیت مهارت به شدت خودشو نشون میده. ایستگاه اول دوره میگم اگر این سفر رو ۶ ماهه گذروندین، حداقل ۱۸ ماه لازم دارید که این ۶ ماه رو مرور و تجربه کنید تا وارد خونتون بشه. بشینه به ناخودآگاهتون که صاحب یه شمی از بازار بشید که خیلی از بخش‌هاشو به صورت ناخودآگاه انجام بدین. مثل همون رانندگی‌ای که یه روزی تموم دغدغه‌مون این بود که چجوری همزمان کلاچو آروم رها کنم و پامو روی گاز فشار بدم که ماشین خاموش نشه یا پرش نزنه.
ناخودآگاه، دنیای عجیبیه؛ فقط ۸ درصد مغزمون خودآگاهه و ۹۲ درصد ناخودآگاه؛ جایی که بهش دسترسی ساده‌ای نداریم و مهارت‌های خاص خودشو میخواد تا بشه بهش کم‌کم ورود کنیم. مشکل اصلی آدم‌هایی که موفق نمیشن توی بازارهای مالی، توی استراتژی معاملاتی‌شون نیست، توی ناخودآگاهشونه، توی جعبه سیاهشونه که فقط یه آدم خبره می‌تونه به این جعبه‌سیاه دسترسی پیدا کنه و دیتاشو درک کنه. عمری باشه، براتون بعدها بیشتر ازش میگم. یکی از جملات ناب یونگ، روانکاوی که بیشتر از ۱۷ ساله دارم با کارهاش زندگی میکنم اینه که میگه: اگر خواسته‌ای داری که هرچقدر تلاش می‌کنی و بهش نمی‌رسی، بدون در اعماق ناخودآگاهت، بخشی هست که نمیخواد تو به اون خواسته برسی و این نخواستنه به خواستنت غالبه. به نظرم محاله آدم بتونه تریدر یا سرمایه‌گذار موفق بشه بدون روانکاوی.
امیدوارم این چند دقیقه تونسته باشه بخشی از سوالات ذهنی‌تون رو پاسخ بده و ممنونم از توجه‌تون و امیدوارم توی تمام سفرهای زندگیتون، پیروز، شاد و سالم باشید.
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.