جستجو برای:
  • صفحه نخست
  • یادگیری عمقی فارکس
  • پازل شخصیت
  • فروشگاه فارکس
  • بلاگ فارکس
  • ابزارهای فارکس
  • جلسات خصوصی
  • تماس با ما
 
یادگیری عمقی فارکس
  • صفحه نخست
  • یادگیری عمقی فارکس
  • پازل شخصیت
  • فروشگاه فارکس
  • بلاگ فارکس
  • ابزارهای فارکس
  • جلسات خصوصی
  • تماس با ما
0

ورود و ثبت نام

وبلاگ

یادگیری عمقی فارکس > بلاگ > فارکس > تصمیم و تغییر با وجود ابهام و اضطراب

تصمیم و تغییر با وجود ابهام و اضطراب

1 اسفند 1401
ارسال شده توسط مسعود معینی
فارکس ، مکمل فارکس
73 بازدید
decision-making-barriers

توی این دنیای شلوغ و پُر از انتخاب،‌ چقدر به درست تصمیم گرفتن بیشتر از گذشته نیازمندیم

Decision-making-confused-man

اولش آمدم از فارکس و دوره یادگیری عمقی فارکس بنویسم، دیدم گوش‌ همه پُره از انواع و اقسام آموزش‌های تکنیکال و استراتژی، اما اصولی وجود داره که بهشون خیلی کم توجه شده، مثل تصمیم‌گیری و تغییر. گیرِ اصلی ماها توی همین حوزه‌های کمتر توجه‌شده‌ست. اصول، حکم فونداسیون ساختمان رو دارن؛ دیده نمیشن اما بقای ساختمان و سلامت ساکنینش ۱۰۰ درصد وصله به فونداسیون. پس هر چقدر برای فونداسیون‌مون زمان و انرژی بذاریم، عملا بقا و سلامت بعدمون رو تضمین کردیم.

معامله‌گر فارکس شدن، یک تصمیم بزرگه. تصمیمی که می‌تونه برای همیشه زندگی شما رو دگرگون کنه. دگرگونی توی ابعاد مختلف؛ مالی، فکری و کلا سبک و سطح تفکر و زندگی شما رو زیر و رو میکنه. تصمیم فارکس مثل تصمیمِ مهاجرته؛ رفتن از محیط قبلی ساده‌ست اما برای موندنِ باکیفیت توی محیط جدید، دلایل، توانایی‌ها و انگیزه‌های قوی‌ای لازم داریم. رفتن یک اتفاقه و موندن یک فرایند. پس میشه گفت ورود به فارکس ساده‌ست، اما برای موندن و تریدر حرفه‌ای شدن، دلایل قوی، توانایی بالا و خودمونی بگم، پوست کلُفت لازمه. چرا؟ اینجا بازار احتمالاته و مغز ما برای دنیای احتمالات ساخته نشده. ما دوست داریم آینده رو بدونیم و بهش مسلط باشیم. به همین دلیله که همه‌مون حداقل یک بار (شاید هم بارها) رفتیم سراغ طالع‌بینی. معامله‌گری در فارکس یعنی تصمیم‌گیری‌های هر روزه در دنیای احتمالات بازار.

توی فارکس، هر روز داریم با دیدن لحظه‌ی بازار، سناریوهای آینده‌ی احتمالی رو ترسیم می‌کنیم و تصمیم می‌گیریم معامله بکنیم یا نکنیم. سود یا ضرر این تصمیمات، با ماشین حساب مغز، آنی و ضرب در نرخ دلار روز میشه. به همین دلیل بار روانی این تصمیمات خیلی زیاده. برای اینکه بشه این بار روانی رو مثبت و قابل مدیریت کرد، لازمه تمام توان‌مون رو برای بهتر شدن بذاریم. اینجا بازار شایسته‌سالاریه. زمانی که شایسته‌ی گرفتن سودهای بازار میشیم، دیگه هیچ مانعی نمی‌تونه سد راه سودآوری بشه. این شایستگی،‌ ساده و سریع به‌دست نمیاد.

man-making-progress

شما الان توی مرحله‌ی تصمیم‌گیری هستید. بیاید تصمیمِ خوب رو از نتیجه‌ی خوب تفکیک کنیم. فرایند تصمیم با نتیجه‌ی تصمیم فرق می‌کنه و گاهی ما به اشتباه این دو تا رو با هم یکی می‌کنیم. تصمیم‌گیری یک مهارت و هنره. مهارتی که برای زندگی شدیدا لازمه. مهارتی که نیاز به تمرین و رشد داره. تمام هنرِ یک معامله‌گر حرفه‌ای فارکس اینه که بلده کِی، کجا و با چه میزان از سرمایه وارد یک معامله بشه و می‌دونه کِی و کجا باید با سود یا ضرر از معامله خارج بشه. تمام هنر معامله‌گر، درست تصمیم‌گرفتنه. ماها عضلات این مهارت رو با وزنه‌های باشگاه فارکس تقویت می‌کنیم. برای رشد این مهارت، لازمه خودمون رو بهتر بشناسیم و با نقاط قوت و ضعف‌مون آشنا بشیم.

توماس سوول (اقتصاددان آمریکایی) میگه خِرد با درک محدودیت‌های گونه‌ی انسان آغاز میشه. با فارکس، وارد دنیای جدیدی میشیم، دنیایی که در کنار یادگیری مهارت معامله‌گری، یاد می‌گیریم ذهن‌مون رو از نو برنامه‌ریزی کنیم. توی فارکس، انسان بودن و خطاپذیر بودن‌مون رو از نزدیک لمس می‌کنیم. احساسات و ابعادی از درون‌مون رو می‌بینیم که شاید تا الان ندیده بودیم یا این‌قدر واقعی و ملموس خودشون رو نشون نداده بودن. ترس، اضطراب، وحشت، شادی، رضایت، امید، کمال‌پرستی، طمع و کلی حس دیگه رو لمس می‌کنیم. خودِ واقعی، خودش رو توی ارتباط‌مون با پول و دلار نشون میده.

 

گفتگو درونی‌هایی که میزان عزت نفس‌مون رو نشون میدن

چون تمام تصمیمات به نتایج پولی دلاری ختم میشه، گفتگو درونی‌هایی اتفاق میفته که اگر بخشیش رو یادداشت کنیم، دقیق به ما نشون میده که چقدر و چطور خودمون رو می‌شناسیم و قبول داریم (عزت نفس – حُرمت نفس). دوستانی که تجربه‌ی زندگی حداقل یک ساله با فارکس رو دارن، شاید این حرف من رو تایید کنن که میشه به فارکس، رتبه‌ی اول روانکاوهای دنیا رو داد. ابعادی از شخصیت معامله‌گرها رو بهشون نشون میده که هیچ جای زندگی این‌قدر عمیق و وسیع از روان گودبرداری نمیشه. مغز انسانی ما طی میلیون‌ها سال، یاد گرفته برای بقا باید بهتر بشه. توی سفر یادگیری فارکس، بهتر شدن یک بایده و عاشق این سفر که باشی (با صرفا عاشق درامد دلاری فارکس بودن فرق داره)، فصل به فصل رشدت رو می‌بینی و با قلبت، شادی و رضایتش رو احساس می‌کنی. اینجا عاشق می‌خواد، عاشقی که توی فراز و نشیب‌های مسیر یادگیری دووم بیاره.

همه‌ی مشکلات ما در تصمیم‌گیری، الزاما به دلیل ضعف در مهارت تصمیم‌گیری نیستند. گاهی ترس از تصمیم‌گیریه که ما رو می‌بره به سمت انتخاب‌های اشتباه (همون تردید و دودلی در تصمیمه). سایه‌ی تردید در تصمیم‌گیری توی زندگی‌هامون خیلی وسیعه؛ تردیدی که باعث میشه از انتخاب کردن بترسیم. اگر زیادی این تردید باهامون بمونه، میشه یک رفتار دائمی و مزمن و می‌تونه کیفیت زندگی‌مون رو شدیدا پایین بیاره. این مساله به‌قدری رایج و جدیه که یک نام اختصاصی هم براش در نظر گرفتن: Decidophobia، ترس از تصمیم‌گیری یا فوبیای تصمیم‌گیری.تولد این کلمه با والتر کافمن بود، توی کتاب بدون گناه و عدالت.

ترس از تصمیم‌گیری باعث میشه ما جرات انتخاب یک گزینه رو از بین گزینه‌های موجود نداشته باشیم. ما ذاتا تغییر و بهبود رو دوست داریم اما چون نتیجه‌ی تغییر مبهمه، ممکنه این ابهام رو نتونیم بپذیریم و تغییر رو به زندگی‌مون راه ندیم. توی نهج‌البلاغه آمده انسان دشمن چیزی‌ست که نمی‌دونه (+ نمی‌شناسه). این موضوع یکی از خطاهای ذهنی ما انسان‌هاست. آینده، حتی یک دقیقه بعد هم مبهمه و ابهام، جزء جدایی‌ناپذیر آینده‌ست. چون آینده مبهمه، اضطراب توی وجودمون جاری میشه و فقط کسی می‌تونه نتیجه‌ی تغییر رو داشته باشه که این ابهام و اضطراب رو به رسمیت بشناسه و بپذیره راهی جز زندگی و گذر از این دو مرحله نیست. به قول آگوستین:

Faith is to believe what you do not see; the reward of this faith is to see what you believe

ایمان، باور به چیزی‌ست که نمی‌بینیش و پاداشِ ایمان، محقق شدن همون چیزی‌ست که بهش باور داشتی

gold-value-increase

کمال‌پرستی، یک مانع بزرگه!

یکی از عوامل بازدارنده‌ی ما، کمال‌پرستیه. اینکه سهم عمل و اقدام رو می‌گیریم و فقط توی ذهن‌مون دنبال یه ورژن بی‌نقص هستیم. ورژنی که شاید هیچ‌وقت متولد نشه یا خیلی دیر متولد شه (نوش‌دارو بعد از مرگ سهراب)! (پراکنده اما مرتبط) توی دوره‌ی استارتاپ دانشگاه استنفورد، یکی از حرف‌های مشترک تمام اساتید اینه که Just Show up یعنی فقط بیا توی زمین، حاضر باش. هر موضوعی، یک بازه‌ی کمِ ذهنی‌ای رو میخواد و سهم بیشتر عمرشو باید خارج از مغز، در عمل زندگی و رشد کنه. همون‌طوری که یک آدم ۹ ماه زندگیش رو توی رحم مادره و مابقی سال‌های زندگیش رو باید بیرون از رحم بگذرونه.

ما از همه‌ی تصمیم‌ها نمی‌ترسیم. بعضی تصمیمات ساده‌ان و بعضی‌ها سخت و ترسناک. برای من (مسعود معینی)، تصمیم فارکس ساده نبود. چند سالی زمان برد تا جدی دنبالش کنم. توی ویکتوری زون از دلِ درد متولد شد، درباره‌ش گفتم. ماها گاهی برای اینکه ترس از تصمیم‌گیری‌مون رو پنهان کنیم، تصمیم‌های کوچیک می‌گیریم تا از گرفتنِ تصمیم‌های بزرگ فرار کنیم. توی اصطلاحات علمی، میگن تصمیمات میکروسکوپیک می‌گیریم تا از تصمیم‌های ماکروسکوپیک فرار کنیم. مثلا توی یک رابطه‌ای که شواهد مدت‌هاست نشون میدن حال رابطه اصلا خوب نیست، تصمیم ماکروسکوپیک اینه که این رابطه رو کلا تمام کنم یا ادامه بدم؟ سخته، وحشتناکه! بجاش مغز میکروسکوپیکش می‌کنه و میگه میشه این رابطه رو چند ماه دیگه ادامه داد؟ تصمیم اصلی رو به تعویق می‌ندازه. گاهی هزینه‌ی این به تعویق انداختن‌ها خیلی بالا میره. رابطه‌ای که با شواهد لحظه‌ش، میشد توی دوستی یا عقد تمام بشه، به دلیل ترس از تصمیم‌گیری، چند سال دیگه ادامه پیدا می‌کنه و نهایتا با یک بچه‌ی یک ساله تمام میشه! به قول فیلم درباره اِلی،‌ یک پایان تلخ بهتر از یک تلخی بی‌پایانه.

پیتر سنگه توی کتاب پنجمین فرمان میگه با تقسیم یک گاو به دو قسمت، دو گوساله نداریم، بلکه یک گاو مرده داریم. خرد کردن یک تصمیم بزرگ به تصمیم‌های کوچیک،‌ اصل و اساس تصمیم بزرگ رو تغییر میده و می‌تونه ما رو سرگرم خرده انتخاب‌هایی کنه که چند سالی باهاشون سرگرم باشیم. تصمیم‌ها و انتخاب‌های بزرگ حذف نمیشن، فقط مدتی دیده نمیشن ولی بعد از مدتی، با هزینه‌های سنگین‌تر برمی‌گردن.

همه‌مون کلی مثال داریم از این تصمیمات ماکرو و میکروسکوپیک. توی زندگی‌تون، کجاها برای فرار از تصمیمات بزرگ و اصلی، یه سری خرده تصمیم گرفتین و مدتی سرگرم بودین؟ یا کجاها اون تصمیم اصلی رو به وقتش با شهامت گرفتین و اجرا کردین؟ چند وقت از اون تصمیم می‌گذره و الان چه حسی به خودتون سرِ گرفتن اون تصمیم دارین؟

 

فعلا اولویتم نیست!

از شغلم راضی نیستم، از شرایط زندگیم راضی نیستم، از وضعیت جسمانی یا روحیم راضی نیستم، از محل زندگیم راضی نیستم، می‌دونم که دیر یا زود باید تصمیم بگیرم. چون تصمیمات اصلی، بالاخره باید گرفته بشن. ممکنه مدتی خودمون رو با چیزهای مختلف سرگرم کنیم اما بعد از مدتی می‌بینیم موضوعات اصلی با شدت بیشتری برمی‌گردن. فعلا اولویتم نیست یعنی هنوز زمان و توان دارم برای به تعویق انداختن در حالیکه دارم هزینه‌ش رو با جبران‌نشدنی‌ترین و گرون‌ترین سرمایه‌م، یعنی عمرم میدم. امروز تصمیم نمی‌گیرم، خودش یک تصمیمه. فردا به استعفا فکر می‌کنم یعنی امروز تصمیم گرفتم استعفا ندم. همه‌مون با این به تعویق انداختن‌ها آشناییم. جالبه یه مدت که تلاش کنیم به موقع تصمیم بگیریم، می‌بینیم عضله‌ی تصمیم‌مون خیلی ورزیده شده و احساس لذت‌بخش کنترل داشتن روی زندگی توی وجودمون موج می‌زنه، حتی اگر نتایج مورد قبول‌مون نباشن. قبل گفتم تصمیم خوب با نتیجه‌ی خوب فرق داره. نتیجه، مربوط به آینده‌ست و تصمیم، مرتبط با لحظه‌ی حال. تمام سهم و هنر ما، درست تصمیم‌گرفتن در لحظه‌ی حاله.

دوره پازل شخصیت، کلا درباره‌ی این موضوعه که خودمون و دیگران رو چطور بشناسیم (به مدل MBTI) و بعدِ این شناخت، بتونیم تصمیمات بهتری با نتایج ارزشمندتری بگیریم.

 

باید از یک مشاور کمک بگیرم

اگر واقعا جواب رو نمی‌دونیم، کمک گرفتن از مشاور کاملا درست و منطقیه. اما اگر جواب رو تقریبا با قطعیت می‌دونیم (با خودمون صادق و منصف باشیم)، مشورتِ زیادی گرفتن می‌تونه فرار از تصمیم‌گیری باشه. ممکنه توی دور باطلی بیفتیم که هی مشاور عوض کنیم تا بالاخره یکی‌شون جوابی که خودم دوست دارم رو بهم بگه. اون‌وقت یکی دیگه هست که اگر اوضاع خراب شد، بتونم نفرینش کنم و مسئولیت بدبختی‌ها و بیچارگی‌هامو گردنش بندازم. اینم از آدم و حوا بهمون رسیده. دیپورت شدن به زمین، آدم، شاکی به حوا گفت ببین باهامون چکار کردی! حوا هم گفت تقصیر من نیست، مقصر شیطونه! (خوندن کتاب طلای درون: نقشه راه نجات از وابستگی به دیگران و رسیدن به استقلال فردی خالی از لطف نیست)

3d-render-hourglass-with-falling-sand-coins

خوشبختانه خیلی از تصمیمات زندگی، قابل برگشتن. این ویژگی جذاب تصمیمات، کمک‌مون میکنه بتونیم راحت‌تر تصمیم بگیریم. زندگی اثبات کرده که خیلی وقت‌ها هزینه‌ی تصمیم نگرفتن، بیشتر از هزینه‌ی تصمیم اشتباه گرفتنه. من توی زندگیم تصمیمات اشتباه زیادی گرفتم، اما مثل حد ضرر فارکس که بهش میگم عذرخواهی به‌موقع بابت تشخیص اشتباه، سعی کردم هزینه‌ها رو اون‌قدری زیاد نکنم که غیرقابل بازگشت بشه. تا اینجا راضی‌ام از برایند تصمیماتم و نتایج‌شون. واسه خودم این مدلی زندگی می‌کنم که اگر امروز روز آخرم باشه، حسرتِ چیزی به دلم نباشه. اینارو از فارکس یاد گرفتم. ممنونم از توجه‌تون و خوشحال میشم از تجارب شما یاد بگیرم. کامنت‌های شما رو، دقیق و بااشتیاق می‌خونم.

 

  • چند مطلب مرتبط (اگر زمان و حوصله داشتید):
  • تله‌ میمون – درباره یکی از راه‌های گرفتن میمونه. اثر یادگیری‌های بیرونِ کلاس، بیشتر و موندگارتره.
  • راز درخت بامبو (باور و صبر) – درباره درخت بامبو که چطور رشد می‌کنه.
  • نقشه‌ راه مهارت‌آموزی فارکس با ویکتوری زون – درباره بخش‌هایی که برای معامله‌گر فارکس شدن لازمه داشته باشید.
  • سفر فارکس توی ویکتوری زون – درباره مسیر دوره یادگیری عمقی فارکسه.
اشتراک گذاری:
برچسب ها: تصمیم‌گیری، تغییر، یادگیری عمقی فارکس
در اینستاگرام
ما را دنبال کنید!
مطالب زیر را حتما بخوانید
  • www.victoryzne.org Triangle of success in Forex
    مثلث آتشِ موفقیت در فارکس

    302 بازدید

  • www.victoryzne.org How is Forex Market
    اوضاع بازار خوبه یا بد؟

    273 بازدید

  • www.victoryzne.org Forex group learning is not practical
    یادگیری گروهی فارکس، مُضره!

    257 بازدید

  • www.victoryzne.org Forex Learning Trip
    سفر فارکس توی ویکتوری زون

    265 بازدید

  • Running benefits - www.victoryzone.org
    زندگی پویا، دوی گروهی

    408 بازدید

  • Forex Learning Roadmap in www.victoryzone.org
    نقشه‌ راه مهارت‌آموزی فارکس با ویکتوری زون

    758 بازدید

2 دیدگاه

به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.

  • nazinaseh1360 گفت:
    1 اسفند 1401 در 20:36

    باور دارم که بیشترین هزینه برای تصمیم نگرفتن و انفعاله و اینکه شخصا اینقدر به خودم بی اعتمادم که همیشه صدای ترسناکی که داره میگه : میبینم که باز داری یه تصمیم اشتباه میگیری تو مغزم میپیچه و من رو از گرفتن تصمیمات ماکروسکوپیک باز میداره .اما این روزا سعی میکنم تو مغزم یه موزیک بذارم و کمتر بهش گوش کنم و البته کمی آرومتر باشم

    برای پاسخ دادن وارد شوید
    • مسعود معینی گفت:
      2 اسفند 1401 در 11:35

      همه، در طیف کم تا زیاد، به این عارضه مبتلاییم. موقع نوشتن این مقاله، تصمیمات و اقدامات نسبتا بزرگ‌تر زندگیم داشت مرور میشد توی ذهنم. تصمیم‌گرفتن و نتایج، هر دو شون سهم بزرگی توی عزت نفس امروزمون دارن. حسِ تصمیمات و نتایجم رو وقتی مرور می‌کنم، می‌بینم حتی اگر نتیجه مورد انتظارم نبوده، از اینکه تصمیم گرفتم راضی‌ام. عضله‌ی ورزیده، حس رخوت و سستی توش نیست. چه خوبه این عضله، عضله‌ی تصمیم‌گیری باشه.

      برای پاسخ دادن وارد شوید

برای صرف‌نظر کردن از پاسخ‌گویی اینجا را کلیک نمایید.

برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.

جستجو برای:
نوشته‌های تازه
  • تصمیم و تغییر با وجود ابهام و اضطراب
  • مثلث آتشِ موفقیت در فارکس
  • اوضاع بازار خوبه یا بد؟
  • یادگیری گروهی فارکس، مُضره!
  • سفر فارکس توی ویکتوری زون

درباره ویکتوری زون

ویکتوری زون، آکادمی پرورش معامله‌گر حرفه‌ای و مستقل فارکس است و به سرپرستی مسعود معینی، تریدر و مربی فارکس اداره می‌شود.

  [email protected]

    سلب مسئولیت و افشای ریسک

    بازارهای مالی دارای ریسک می‏‌باشند، لذا با دانش و آگاهی کامل در آنها اقدام به فعالیت و سرمایه‌گذاری کنید. کلیه آموزش‏‌ها و مطالب ارائه شده در وب‌سایت ویکتوری زون صرفا جنبه مطالعاتی و اطلاع‌رسانی داشته و این وب‏‌سایت بابت ضرر و زیان احتمالی ناشی از استفاده آنها در انجام معاملات، هیچ‌گونه مسئولیتی را نمی‏‌پذیرد.

    کلیه حقوق مطالب منتشر شده در این وب‌‏سایت، به ویکتوری زون به سرپرستی مسعود معینی تعلق دارد. نقل مطالب ویکتوری‏ زون به هر شیوه و هر عنوان، تخلف محسوب شده و متخلفین بر اساس قوانین جاری کشور مورد پیگرد قانونی قرار می‌گیرند.

    ورود

    رمز عبور را فراموش کرده اید؟

    هنوز عضو نشده اید؟ عضویت در سایت